دیوانه ی هشیار
جمعه, ۱۶ خرداد ۱۳۹۳، ۰۳:۰۲ ب.ظ
از هجر تو از هزار هم زارترم
هر لحظه بدون تو تبهکارترم
امروز بیا به بند عشاق و ببین
دیوانه منم کز همه هشیارترم
..::[ در لباس شعر ]::..
دیشب کسی برای تو سجاده وا نکرد
بغضی ترک ندید و گلویی صدا نکرد
انگار ما بدون حضور تو راحتیم
وقتی کسی برای ظهور تو دعا نکرد
وقتی که دامن تو رها شد زدست ما
دست گناه دامن مارا رها نکرد
در روزگار ما تو بیابان نشین شدی
خاکم به سر که دل ما حیا نکرد
دیدند درد دین خدارا نداشتیم
مارا کسی برای شهادت جدا نکرد.
سلام
از این " جملات" بر می آید که گوینده اش طبع خوب "شعر "گفتن رو هم می تونه داشته باشه...
البته هر شعری باید لباس داشته باشه و اتفاقا شعر خوب شعر محجوبه...
یا حق
از این " جملات" بر می آید که گوینده اش طبع خوب "شعر "گفتن رو هم می تونه داشته باشه...
البته هر شعری باید لباس داشته باشه و اتفاقا شعر خوب شعر محجوبه...
یا حق
حافظ ز دیده دانه اشکی همی‌فشان
باشد که مرغ وصل کند قصد دام ما
اینو که خوندم دلم خواست برم سراغ یاهو مسنجر :)