در لباس شعر

جملاتی که هیچ وقت شعر نشدند

در لباس شعر

جملاتی که هیچ وقت شعر نشدند

گاهی آدم دلــــــــــــــش میخواد شعر بگه
شـــــــــــاید ذوق و قریحشم داشته باشه
ولـــــی خوب، همه شــــــــــــاعر نمیشن
بعضی ها مثـــــل من، فقط حرفهاشون رو
.............::[ در لباس شعر ]::...........
مخفی می کنن،شاید چون اینجوری بهتره.

بایگانی
آخرین مطالب

جاده رسوایی

شنبه, ۳ خرداد ۱۳۹۳، ۰۹:۱۰ ب.ظ

دلم یک جاده می خواهد

و یک دشت تماشایی

و یا ابری و بارانی

و راهی رو به دریایی

نسیمی سرد میخواهد

و تنپوشی به تنهایی

دلم باران هوس کرده

و یک چتر مقوایی

جهان امروز و فرداییست، من ماندم

تو و امروزی و فردایی

هوا ابریست، اما باز

نمی بارد، نمی آیی

تو آنجایی، من اینجایم

چه تنهایم، چه تنهایی

نه خوشحالم نه غمگینم

فقط فکر است و رویایی

فقط حرف است توی دل

و ترسی هم ز رسوایی


..::[ در لباس شعر ]::..

نظرات  (۱)

یا لطیف

یادش بخیر :)

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی